تعداد کل صفحات :your pages
1
2
3
4
5
6
7
...
حركت امام حسين (ع) از مدينه به مكه
كساني كه سخن امام حسين (ع) را با «وليد بن عتبه» نقل كردهاند، گفتهاند: صبح فرداي آن شب كه روز سوم شعبان سال 60 بود امام حسين (ع) به قصد مكه حركت كرد، و بقيه ماه شعبان و نيز ماههاي رمضان و شوال و ذيالقعده را در آنجا ماند.
رواي گفت: عبدالله بن عباس و عبدالله بن زبير خدمت امام (ع) آمدند و از آن حضرت خواستند (نسبت به خروج از مكه) خودداري كند.
حضرت فرمود: «رسول خدا (ص) به من دستوري داده است كه بايد اجرا كنم».
ابن عباس با شنيدن اين كلام در حالي كه ميگفت: «وا حسيناه» به بيرون رفت.
بعد «عبدالله بن عمر»آمد و مصلحت امام (ع) را در آن ديد كه با گمراهان صلح كند و او را از جنگ و خونريزي برحذر داشت!
امام (ع) فرمود: اي ابا عبدالرحمن! آيا نميداني كه دنيا در نزد خداوند متعال آن قدر ناچيز و پست است كه سربريده يحيي بن زكريا به عنوان هديه به حضور زنازادهاي از زنازادگان بنياسرائيل فرستاده شد. آيا نميداني كه بنياسرائيل ما بين طلوع فجر تا طلوع آفتاب هفتاد پيامبر را كشتند، و پس از آن در بازارها مينشستند و خريد و فروش ميكردند، به گونهاي كه گويي هيچ عملي انجام ندادهاند؟! با اين وجود خداوند (در عذاب) ايشان شتاب نفرمود، بلكه به آنها مهلت داد و بعد از مدتي ايشان را به عقوبت و انتقامي شديد عذاب فرمود. اي ابا عبدالرحمن، از خدا بترس و ياري مرا از دست مده».
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 66 صفحه بعد